دوست زاوالتا، دایان نیونان، داوطلب شد تا در زهکشی شیرجه بزند، زیرا او تجربه غواصی در غار را داشت، اما دیروز در بلکسلند همه چیز طبق برنامه پیش نرفت.
زاوالتا گفت: “او مضطرب بود و گوش دادن به آن ناراحت کننده بود و تو (دایان) فقط می خواستی گربه من را نجات دهی.”
نیونان خود را با طناب پرتابی به داخل زهکشی فرود آورد اما سوراخ بزرگی در زهکشی وجود داشت.
نیونان گفت: «از طاقچه دو متری افتادم و سرم را شکستم.
او موفق شد یک پوشکار آسیب ندیده را ببیند اما گربه از دسترس خارج شد و نجات پیدا نکرد.
نیونان گفت: «او همانجا نشست و به من نگاه کرد.
من خیلی تنگ تر بودم، در فضاهایی بودم که نمی توانستم باسنم را حرکت دهم.»
خدمات اورژانس برای نجات نیونان آمد، اما او موفق شد از آن بالا برود و یک شبه به بیمارستان رفت تا به دلیل بریدگی های روی سرش تحت درمان قرار گیرد.
زاوالتا به دوستش گفت: “تو فوق العاده هستی، من کسی را نمی شناسم که این کار را انجام دهد.”
پوشکار هنوز در زهکشی است.
خدمات اورژانس به این گروه گفته است که منتظر باران باشند و او ممکن است راه خود را پیدا کند.