جمله مورد علاقه جوکی میکائلا کلاریج به پدرش این بود که «واقعا چقدر می تواند سخت باشد؟».
وقتی پیشنهاد زندگی بدون او است، پاسخ برنی کلاریج “واقعا سخت” است.
خانم کلاریج قبلاً در مورد تاریکی صبح اظهار نظر کرده بود.
خانم هیز روی زانوهایش نشست، به اطراف نگاه کرد و خانم کلریج را دید که بیهوش روی زمین بود.
او در صحنه تحت درمان قرار گرفت اما هرگز به هوش نیامد.
دختران برای سالون پارک، شرکت مسابقهای که توسط مربی کن کیز و همسرش لوئیز اداره میشود، سوار شدند.
هیئت منصفه دادگاه شهرستان این شرکت را به عدم ارائه یک محل کار امن محکوم کرد.
پس از دویدن برای کمک گرفتن از بهترین دوستش، به خانم هیز گفته شد که اسب دیگری را بیرون بیاورد.
خانم کلاریج کوچکترین از سه خواهر و برادر صمیمی بود که توسط والدینشان به عنوان یک خانواده به مسابقات موتورسواری، باشگاه اسبسواری و ورزشهای آخر هفته هدایت میشدند.
آقای کلاریج گفت: “من به دستاوردهای او در 22 سال زندگی خود افتخار می کنم و ما به عنوان یک خانواده چقدر خوش شانس بودیم که چنین دختر و خواهر زیبایی در زندگی خود داشتیم.”
خانم کلاریج نگرانی های خود را با پدرش در مورد سوار شدن بر روی مسیرهای شنی در تاریکی و بدون هیچ مانع ایمنی مطرح کرده بود.
قاضی پیتر روزن گفت که قبول کرده است که خانم هیز و یک سوارکار دیگر، چلسی هال، احساس کرده اند که نمی توانند همان نگرانی ها را با خود آقای کیز مطرح کنند.
او گفت: “اگر آنها واقعاً چنین احساسی داشته باشند، بر ظرفیت (Saloon Park) برای رسیدگی به خطرات ایمنی تأثیر می گذارد. اساساً این موضوع به فرهنگ شرکت مربوط می شود.”
باشگاه Cranbourne Turf پس از اعتراف به اینکه نتوانستند محل کار ایمن را برای خانم کلاریج حفظ کنند، 250000 دلار جریمه شد.
رابرت تیلور، برای سالون پارک، گفت که جریمه ای به همان اندازه شرکت را از کار می اندازد.
اما دادستان کالین مندی اس سی بر نیاز به بازدارندگی عمومی، به ویژه در مواردی که مربوط به کارآموزان است، تاکید کرد.
او آنها را مجموعهای آسیبپذیر از کارمندان توصیف کرد که سخت کار میکنند، دستمزد خوبی نمیگیرند و علاقهای به پر و بال زدن ندارند، بهویژه در صنایع روبهرو، با توجه به اینکه کارآموزی سخت است.
قاضی روزن گفت که او با این تصور باقی مانده است که نقطه کوری در صنعت مسابقه در مورد ریسک وجود دارد.
کالین کلاریج گفت هر آنچه خانواده برای دستیابی به تغییر از سر گذرانده اند میراث دخترش خواهد بود.
او که خودش سوارکار است، گفت که خانواده میدانستند این کار خطرناک است، اما اگر روندهای مناسب دنبال شود، ممکن است خانم کلاریج هنوز زنده باشد.
دخترش پاهایش را در حرفه اش پیدا می کرد.
خانم کلاریج به ملبورن نقل مکان کرده بود و در زندگی شخصی و حرفه ای خود خوشحال بود.
مادرش گفت: «او عاشق چیزی بود که معلوم شد آخرین ماههای زندگیاش بود.
یک کاوشگر WorkSafe متوجه شد که چندین ویژگی در مسیر می تواند اسب را ترسانده باشد، از جمله آویزان شدن شاخه های درخت، آب جمع آوری شده، و سایر اسب ها و حیات وحش در نزدیکی مسیر.
به دادگاه گفته شد که باشگاه میتوانست با نصب نورافکن یا محدود کردن سواران به استفاده در روز از امکانات، خطرات را کاهش دهد، در حالی که سالن پارک میتوانست سوارکاران را مجبور کند که از مسیرهای شنی فقط در نور روز استفاده کنند.
سالون پارک در 5 می محکوم می شود.