Tears of the Kingdom احتمالا بهترین بازی سال 2023 است.

سیاه چال ها برگشته اند و مانند انتقام جویان، لینک یک دستکش بی نهایت می سازد.

The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom لذت بازی است. ایجاد تعادل بین آزادی خلاقانه با معابد، باس فایت ها و ضربات داستانی که سریال را به شهرت رساند.

بازیکنان در سراسر جهان به معنای واقعی کلمه وارد Hyrule می شوند تا The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom را شروع کنند. (نینتندو)

بله، این دنیا احساس آشنایی دارد. این نقشه از همان نقشه اولیه قبلی خود، Breath of the Wild، دوباره استفاده می‌کند، اما اگر بگوییم Hyrule به‌طور چشمگیری تغییر کرده است، کم‌فروش است.

تریلرها از طرفداران خواستند بدون اینکه تاریکی The Depths را آشکار کنند به آسمان نگاه کنند. یک قلمرو زیرزمینی کاملاً جدید که بیش از دو برابر اندازه جهانی که بازیکنان باید کشف کنند.

شما می توانید از جزیره ای در جو بپرید، از سوراخی در سطح شیرجه بزنید و در این دنیای زیرزمینی بدون هیچ صفحه بارگیری فرود بیایید. که یک دستاورد خیره کننده در نینتندو سوییچ قدیمی است.

غواصی در اعماق هایرول برای اولین بار به نظر می رسد. (نینتندو)

گاهی اوقات، زمانی که انفجارها و دشمنان صفحه را پر می کنند، نرخ فریم بازی دچار لکنت یا کاهش می شود، اما هرگز به حدی نمی رسد که بر لذت بردن من از بازی یا داستان آن تأثیر بگذارد.

اگر در سال 2023 فقط می توانستید یک بازی بخرید، اشک پادشاهی انتخاب من خواهد بود

پس از شش سال انتظار برای بازگشت به این نسخه از Hyrule، نینتندو ناامید نمی شود.

اشک پادشاهی تقریباً مانند نسخه قبلی خود شروع می شود، نفس وحشی.

پس از زنده شدن گانون و ناپدید شدن زلدای در حال سقوط، موسیقی موج می زند و لینک به شکلی تماشایی در هوا می پرد و در برکه ای در جزیره آسمان بزرگ شیرجه می زند.

به فلات بزرگ فکر کنید، اما در آسمان معلق است.

یک پادشاه شبح مانند به شما دستور می دهد تا قبل از اینکه بتوانید به بقیه جهان دسترسی پیدا کنید، چهار حرم را تکمیل کنید و چهار توانایی را به دست آورید.

در این مرحله من نگران شدم اشک پادشاهی کمی بیش از حد آشنا بود

Gleeoks نباید با آنها درگیر شود. سلاح های من بعد از بیش از ده ساعت در بازی هیچ آسیبی ندیدند. (نینتندو)

این احساس در هنگام برخورد با شخصیت پورا، که به لینک پیشنهاد می‌کند در مورد پدیده‌های عجیبی که بر مردم قبایل ریتو، گورون، گرودو و زورا تأثیر می‌گذارد، تحقیق کند، دوباره به وجود آمد.

خوشبختانه، آنچه بعد اتفاق افتاد این نگرانی ها را از آب درآورد.

من با نوک انگشتان پا دور یک سوراخ شوم و شکاف در میدان هیرول چرخیدم و تردید کردم، از اینکه چه چیزی است و به کجا می‌تواند منجر شود، تردید کردم. در کنار من مردی بود که به تاریکی پایین نگاه می کرد و از اینکه او را خیلی نزدیک به لبه مبهوت کرده بودم، از من سخن گفت. با عصبانیت یک جهش ایمانی انجام دادم و نگاه کردم که لینک ابتدا سرش را در فضای خالی فرو می برد. احساس می‌کردم که او صدها متر در حال سقوط است قبل از اینکه من یک سوسو نور را دیدم، پارچه بادبان او را باز کردم و سالم در مرکز The Depths فرود آمدم.

اگر با صبر و حوصله تماشا کنید، می توانید اژدهاهایی را که بین سطح و اعماق سفر می کنند، ببینید. (نینتندو)

غرق در تاریکی، لینک را به سمت درخشش نارنجی کمرنگی در دوردست هل دادم. معلوم شد که آن درخشش «ریشه نوری» نامیده می‌شود که – پس از فعال شدن – یک جیب کوچک از دنیای جدید آلوده به تاریکی را روشن می‌کند. یک گوپ قرمز تیره که سرزندگی لینک را از بین می برد و حداکثر سلامتی او را کاهش می دهد.

بلافاصله کلیشه بدی به ذهنم خطور کرد: “توتو، ما دیگر در کانزاس نیستیم”.

زمان برای نفس کشیدن

The Legend of Zelda: Tears of the Kingdomمانند نسخه قبلی خود، از بازیکنان التماس می کند که کاوش کنند.

و به طور غیرقابل انکاری چیزهای بیشتری در هنگام بازدید مجدد از این Hyrule وجود دارد.

اینکه کجا بروید و چه کاری انجام دهید، باز هم کاملاً به شما بستگی دارد.

بله، تلاش‌هایی برای تعقیب وجود دارد، اما آنچه که قابل‌توجه است این است که چگونه جهان بازیکنان را به طور ماهرانه‌ای بین سطح، آسمان و اعماق می‌کشد، بدون اینکه هرگز آن را بخواهد.

تلاش جانبی مورد علاقه من تاکنون؟ مردم شهر توصیه های پرنسس زلدا را اشتباه می شنوند و اصرار می کنند که فقط با زیر شلواری زندگی کنند و زنان را در یک اصطبل می ترسانند. (نینتندو)

اقلام جدید – مانند گل بمب – فقط در اعماق یافت می شوند.

لینک (به طور کلی) فقط می تواند دستگاه های Zonai را در جزایر آسمان جمع آوری کند.

همه در ظاهر مفید هستند – و بالعکس – و مثال های معنی داری وجود دارد که در اینجا آنها را خراب نمی کنم.

در متن دنیای بازی آنقدر طبیعی به نظر می رسد که بازیکنان ممکن است هرگز متوجه آن نشوند، اما به طرز چشمگیری متعادل است تا اطمینان حاصل شود که بازیکنان هرگز در یک مکان گیر نخواهند کرد و شگفتی ها همچنان در راه است.

با نگاهی به Breath of the Wild، طرفداران از نحوه انتخاب داستان خود انتقاد کردند.

خاطراتی که در آن دنیا می یابید شما را در جنگ بزرگی که 100 سال پیش رخ داده است پر می کند.

این به طور چشمگیری در Tears of the Kingdom تغییر نکرده است.

داستان زلدا عمدتاً از طریق خاطرات در اشک پادشاهی روایت می‌شود که می‌تواند ناامیدکننده باشد. (نینتندو)

من در اینجا چیزی را خراب نمی کنم، اما داستان به مکان های عجیب و غریب و شگفت انگیزی می رسد.

ناامید کننده است، آن خاطرات به ترتیب بازی نمی کنند. اگر مانند من، آنها را به شدت از کار افتاده بیابید، لحظات مهم کاملاً یکسان نمی شوند.

آنچه بهتر است، تعادلی است که کارگردان بازی، هیدمارو فیجیبایاشی، بین قطعات اصلی Zelda قدیمی و «شکن کردن قراردادها» یک فرنچایز با 37 سال جوانی ایجاد کرده است.

سیاه چال ها برگشته اند و به طرز درخشانی اعدام شده اند.

پس از بیش از یک ساعت پرتاب به آسمان با کمک تولین جنگجو، فکر کردم، “اوه عالی، این باید سیاه چال ادغام شده با جهان باشد.” من باید به رئیس نهایی نزدیک باشم. سپس در یک طوفان شناور فرو رفتم، روی یک کشتی پرنده فرود آمدم و کلمات “معبد باد” روی صفحه ظاهر شد.

سرمستی مشت پنج ثانیه ای من را درست نمی کند.

لیتون هویت آرزو می‌کند که می‌توانست مثل من در آن لحظه فریاد بزند “بیا”

همه یکسان ساخته نمی شوند، اما بهترین رقیب برخی از بزرگان تمام دوران این مجموعه است.

ریجو موهایش را کوتاه کرده است و مانند Urbosa در Breath of the Wild، مورد علاقه من از همراهان لینک است. (نینتندو)

من Breath of the Wild را دوست داشتم و – در حالی که آنها با داستان مطابقت داشتند – چهار جانور الهی که همه شبیه به هم بودند و چهار نسخه از یک رئیس را در خود داشتند، کمی مورد نظر باقی ماندند.

اشک پادشاهی مشکل مشابهی ندارد.

با این حال، تا حدودی عجیب و غریب، در پایان چهار سیاه چال اول آن، یک تغییر از همان کات سین بازی می کند. در طول زمان بسیار نازک می شود و تصمیمی عجیب در یک بازی است که ایده اصلی پس از ایده را به بازیکنان می اندازد.

من نسخه‌ای از همین کات سین را تماشا می‌کنم که چهار بار توضیح می‌دهد که گاناندورف کیست. (نینتندو)

بسازش و آن ها خواهند آمد

توانایی لینک در ساخت و آزمایش وسایل نقلیه برای فروش Tears of the Kingdom بسیار مهم بوده است.

اما این واقعیت که این اواخر در بررسی من مورد اشاره قرار می گیرد چیزی را می گوید.

یک کوادکوپتر – مملو از باتری – هنگام سفر به آسمان با چند موشک برای بوت کردن، یک وسیله قابل اعتماد بود! (نینتندو)

تیک تاک و یوتیوب ماه‌ها با ویدیوهایی از احمقانه‌ترین خلاقیت‌های بازیکنان پخش خواهند شد، اما، خارج از پریدن بین جزایر آسمانی و پیمایش در بخش‌های پر از تاریکی اعماق، به ندرت لازم است.

Ultrahand – یکی از چهار توانایی جدید لینک – در Shrines خودش را نشان می دهد.

پازل‌های پنهان شده در داخل نیز از توانایی «یادآوری» (که تکانه یک شی را به عقب می‌پیچد) و «صعود» استفاده می‌کنند، که لینک از آن برای شنا کردن به بالای سطوح بالای خود استفاده می‌کند.

وقتی چالش ها ایجاب می کنند که به طور هماهنگ از آنها استفاده شود، همه در بهترین حالت خود هستند. در کاوش Hyrule مهم نیست.

توانایی فراری مورد علاقه من “فیوز” است.

به اندازه کافی ساده شروع می شود. یک سنگ و یک چوب را ترکیب کنید تا چوبی بسازید که بتواند یک تخته سنگ را بشکند.

خیلی سریع شروع به آزمایش با ترکیب های مختلف سلاح ها و آیتم ها می کنید تا مخرب ترین اثرات را پیدا کنید. (نینتندو)

می‌توانید از ادغام دو نیزه در یک سلاح غیرعملی دو برابر لینک یا سپر یک لوله انفجاری که دشمنی را که به آن ضربه می‌زند ویران می‌کند اما لینک را ایمن نگه می‌دارد، لذت ببرید.

اما در پایان بازی، اگر سلاح‌ها و آیتم‌های مناسبی را با هم ترکیب نکنید، به اندازه کافی مشت نخواهید داشت تا سرسخت‌ترین دشمنان را به دست آورید.

بله، شمشیر استاد هنوز می شکند. دوام سلاح بازگشته است.

در واقع دوست داشتم وقتی سلاح‌های قدیمی‌تر شکستند مجبور شوم سلاح‌های جدیدی را در Breath of the Wild جمع‌آوری کنم و امتحان کنم، و این مجوز برای آزمایش در Tears of the Kingdom باقی می‌ماند.

The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom چیز خاصی است.

بهتر از Breath of the Wild با دنیایی بزرگتر، کارهای بیشتر و داستانی بزرگتر است.

آزادی ایجاد سلاح، وسایل نقلیه و راه‌حل‌هایی برای پازل‌ها بر خلاف هر چیزی است که تا به حال تجربه کرده‌ام و فیزیک که زیربنای همه آن‌ها است به‌طور احساسی سالم باقی می‌ماند.

من 500 دلار برای The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom می پرداختم. بیشتر، در واقع.

Hyrule احساس واقعی می کند و این دنیایی است که من نمی خواهم آن را ترک کنم.

پس از ده ها ساعت تکمیل داستان بازی، نمی توانم صبر کنم تا ده ها مورد دیگر را برای تکمیل هر کوئست جانبی، جمع آوری هر آیتم و یافتن (تقریبا) هر Korok صرف کنم.